skip to main
|
skip to sidebar
دنیای هیچ آلود من
یکشنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۸۲
اگر فقط یک روز از عمرم باقی مانده باشد، خود کشی خواهم کرد تا جانم را خودم گرفته باشم نه خدا !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
دنبال کننده ها
بايگانی وبلاگ
◄
2010
(3)
◄
ژوئن
(1)
◄
مارس
(2)
◄
2009
(2)
◄
اکتبر
(2)
◄
2007
(1)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
2006
(10)
◄
دسامبر
(2)
◄
اوت
(1)
◄
ژوئیهٔ
(4)
◄
آوریل
(1)
◄
مارس
(1)
◄
ژانویهٔ
(1)
◄
2005
(23)
◄
دسامبر
(3)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(2)
◄
ژوئیهٔ
(3)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(3)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(4)
◄
ژانویهٔ
(4)
▼
2004
(64)
◄
سپتامبر
(7)
◄
اوت
(7)
◄
ژوئیهٔ
(6)
◄
ژوئن
(3)
◄
مهٔ
(3)
◄
آوریل
(3)
◄
مارس
(7)
◄
فوریهٔ
(14)
▼
ژانویهٔ
(14)
عجب شب عجیبی بود دیشب ! من که بغضم ترکید، همه گریس...
شنبه ی همین هفته بود که تلویزیون بازی دو تیم استقل...
چند روز پیش نشسته بودم و فکر می کردم. در حالی که ا...
اگر فقط یک روز از عمرم باقی مانده باشد، خود کشی خو...
بالاخره این چند روز هم گذشت ! عجب روزهای سختی بود ...
همه خوابیده اند جز من. خوابم نمی برد و هیچ عزابی ب...
دستان پرزور بغض را بر گلویم حس می کنم، آنقدر پر زو...
یکی از دوستانم امروز گفت : در سال یکی دو هفته تحت ...
بچه تر که بودم فکر می کردن اسم من یه حرفیه : کاوه ...
اگه چشماشو مي بست، منو مي ديد. ولي چشماشو نبست. با...
كمي از ديشب، كمي هم از امروز صبح : ساعت 10 و اندك...
نقل قول از آلبر كامو : (سعي كردم نمونه هاي انگلي...
سلول تنهايي من
آغاز كردن هميشه سخت است. آغاز يك زندگي، آغاز يك مر...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر