skip to main
|
skip to sidebar
دنیای هیچ آلود من
سهشنبه، دی ۲۲، ۱۳۸۳
بوی زن
بوی قهوه
بوی نان
بوی شراب
بوی علف
بوی اشک
بوی دود
بوی تلخ شهوتی کهنه
بوی گرم آن تن خسته
آن چشمان همیشه بسته
مکث ... سکوت ... بوی نفس ...
و لرزش اندام در میان
دستان واشکسته !
کاوه 7 آذر 83
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
دنبال کننده ها
بايگانی وبلاگ
◄
2010
(3)
◄
ژوئن
(1)
◄
مارس
(2)
◄
2009
(2)
◄
اکتبر
(2)
◄
2007
(1)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
2006
(10)
◄
دسامبر
(2)
◄
اوت
(1)
◄
ژوئیهٔ
(4)
◄
آوریل
(1)
◄
مارس
(1)
◄
ژانویهٔ
(1)
▼
2005
(23)
◄
دسامبر
(3)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(2)
◄
ژوئیهٔ
(3)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(3)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(4)
▼
ژانویهٔ
(4)
A brief review on Racism In Othello Although, Sh...
بوی زن بوی قهوه بوی نان بوی شراب بوی علف بوی اشک ب...
سر خوردم از آغوش کوه به آغوش دشت سر خوردم از آغو...
امشب خالیم. خالی از همه چیز ! آنقدر خالی که میتوا...
◄
2004
(64)
◄
سپتامبر
(7)
◄
اوت
(7)
◄
ژوئیهٔ
(6)
◄
ژوئن
(3)
◄
مهٔ
(3)
◄
آوریل
(3)
◄
مارس
(7)
◄
فوریهٔ
(14)
◄
ژانویهٔ
(14)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر